Template By: NazTarin.Com
فال حافظ
قالب های نازترین
به نام اهورا مزدا
تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان هرگز نخواب کوروش و آدرس kooroshpedia.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.
با تشکر
دختری به کوروش بزرگ گفت: من عاشقت هستم کوروش
کوروش بزرگ گفت : لیاقت شما برادرم است که از من زیباتر است و پشت سر شما ایستاده
دخترک برگشت دید کسی نیست
کوروش گفت: اگر عاشق بودی پشت سرت را نگاه نمیکردی
گاتاها از برخی دشمنان شخصی زرتشت، مانند بندو و گرهمه نام میبرد[۱] که همیشه مانعی در برابر او بودند.[۲] بنابراین، وی از قبیله خود میگریزد[۳] و به کی گشتاسب، فرمانروای بلخ، پناه میبرد.[۴] در قسمتی از سرودها، نام کاوی، کرپان و اوسیج یکجا در زمره دشمنان آیین زرتشتی آمدهاست.[۵] دیگر از دشمنان که پیامبر از وی یاد میکند، مردی به نام بندوه است[۶] بندوه سمت کهانت و روحانیت داشتهاست.[۷]گرهما نیز، از دیویسنان و کاهنان آیین قدیم بودهاست. در گاثاها، از دشمنی به نام گئوتاما نیز نام برده شدهاست. دشمنان زرتشت بر اساس این آیین کسانی هستند که از کشاورزی گریزان بوده و به شکارورزی علاقهمند بودند؛ و گاوها را قربانی کرده و یا به آنها آسیب میرساندند؛ گروهی دیگر نیز کسانی که دست از آیین کهن بازنداشته بودنددشمنان زرتشت در گاتها: در گاتها از افراد خاصی به خوبی و از اشخاص خاصی به بدی یاد میشود.
رستم فرخزاد پسر سپهبد فرخهرمز سردار معروف و مدبر و دلیر اواخر عهد ساسانی بود. در منابع گوناگون او را «رستم سپهبد»، «رستم فرخهرمز» نیز نامیدهاند. تاریخ نویسان ارمنی رستم و پدرش را «ایشخان» (Ishkhan) به معنی «شاهزاده» یاد کردهاند.
در زمان سلطنت آزرمیدخت، پدر رستم، فرخهرمز مدعی سلطنت شد و ملکه را به زنی خواست. چون آزرمیدخت نمیتوانست به طور آشکار مخالفت کند، در نهان وسایل قتل او را فراهم آورد. آنگاه رستم با سپاه خویش پیش راند و پایتخت را تصرف و آزرمیدخت را خلع و کور کرد.
کورشنامه یا کوروپدیا (به یونانی: Kúrou paideía)[۱] طولانیترین اثر گزنفون، نویسنده و سپاهی آتنی است. در این کتاب گزنفون پرورش، آموزش و زندگی کورش بزرگ را نگاشتهاست.[۲]
کوروش نامه رمانی سیاسی است درباره پرورش و آموزش فرمانروایی آرمانی که برای فرمانرانی و پیشبرد یک سرزمین با خودکامگی خردمندانه در برابر بندگانی فرمانبردار و ستایشگر آماده شده است.[۳] هر چند روشن است که گزنفون نمیخواسته تاریخ نگاری کند،[۱] ولی نمیتوان بدرستی گونه ادبی این اثر را تمیز داد. آیا کورش نامه تاریخ خاندان هخامنشی را به درستی بازتاب میدهد؟ بسیاری در این باره تردید دارند.[۴] چرا که بسیاری از رخدادهای آن دوران پس و پیش شدهاند یا با همتای تاریخی آن یگانگی ندارند. همدوران نبودن گزنفون (۴۳۱ تا ۳۵۵ پیش از میلاد) و کوروش (۵۸۰ تا ۵۳۰ پیش از میلاد) به خوبی نشان میدهد چرا برخی رخدادها در کوروش نامه به دورههای پس از وی اشاره میکند.
چه بسا، خاور زمینان برای شناسایی زندگی کوروش به رمان گزنفون تکیه بسیار میکنند. هر چند تورات زندگینامه کوروش را به گونه دیگری نگاشتهاست، در آمریکا گروه سیاسی بنیانگذار جمهوری ایالات متحده (که در آنجا به پدران بنیانگذار مشهورند) آن را نمونه خوبی برای الهامگیری میدانستند. از همین رو توماس جفرسون نیز دو نسخه از آن را همواره با خود داشت. در آن دوران، خواندن کوروش نامه اثر گزنفون و شهریار نوشته نیکولو ماکیاولی برای همه سران کشور اجباری بود. کوروش نامه از آثار کلاسیک دوران یونان باستان شناخته شدهاست و برخی آن را پاسخی به رساله جمهور نوشته افلاتون میدانند.
نادرقلی ملقب به تهماسبقلی خان و نادر شاه از ایل افشارخراسان از ۱۱۱۴خورشیدی تا ۱۱۲۶ پادشاه ایران و بنیانگذار دودمان افشاریه است. او از مشهورترین پادشاهان ایران پس از اسلام است که سرکوب افغانها و بیرون راندن عثمانی و روسیه از کشور و تجدید استقلال ایران و نیز فتح هندوستان و ترکستان و جنگهای پیرزومندانه او سبب شهرت بسیارش گشت. به او در اروپا لقب «آخرین جهانگشای شرق» و «ناپلئون ایران» نیز دادهاند.شعر معروف نادر که در زمان تاجگذاری دستور ضرب آن بر سکه هارا داد به شرح زیر است. سکه برزر کرد نام سلطنت را در جهان نادر ایران زمین و خسروگیتی ستان
این مقاله رو به مناسبت نزدیک شدن سالروز مرگ نادرشاه (28/3/1126) در وبلاگم قرار دادم
افشین
کامیاب فرد
وبلاگ : www.kooroshpedia.loxblog.ir
اینستاگرام : Afshin_kamyabfard
فیسبوک : www.facebook.com/afshin.kamyabfard
نام کورش: که نخستین بار ایسکیلوس و هرودتوس یونانی ان را <<کورس>> نامیدند و وقتی این نام به رومیان و فرانسویان و انگلیسی ها رسید ان ها ان را <<سیروس>> خواندند.یهودیان ان را <<اوراکورش>> خواندند که در تورات تنها نامی است که پسوند عیسویان افتاده است
بقیه در ادامه مطلب
شمشیرهای قادسیه یا دستهای پیروزی نام طاق نصرتی است در مرکز شهر بغداد که به دستور صدام حسین تکریتی برای نشان دادن پیروزی بر ایران ساخته شد. لازم به ذکر است که نبرد قادسیه یکی از دو نبرد اصلی و موجب پیروزی حتمی اعراب به امپراتوری ساسانی بوده است.
ساخت این بنای در سال ۱۳۶۵ آغاز شد. (دو سال قبل از پایان جنگ ایران و عراق) و شامل دو دست که از خاک بیرون آمده اند میشود. شکل و فرم هر دست را طراح آن از روی دستان خود صدام طراحی کرده است. هر دست نیز شمشیری به شکل کمان در دست دارد که در نوک به شمشیر دیگر وصل میشود. این بنا پس ازطراحی توسط دو پیمانکار انگلیسی و آلمانی ساخته شد.
پس از ساخت، به دستور صدام، کلاهخود ۵۰۰۰ ایرانی کشته شده در جنگ را در اطراف آن قرار دادند. در هر یک از کلاهخودها نیز با شلیک یک گلوله، سوراخی در آن ایجاد کردند. بعضی از کلاهخودها را نیز با سیمان به جاده زیر شمشیرها چسباندند تا در موقع رژه سربازان لگد مال شود.
پس از جنگ عراق با وجودی که دولت نوری مالکی درخواست نابودی آن را داده بود، ولی به علت مخالفت زلمی خلیلزاد سفیر وقت آمریکا در عراق، تخریب بنا اجرا نشد. [۱] در حال حاضر این بنا در منطقه حفاظت شده بغداد (منطقه سبز) قرار دارد
مردونیه (درگذشته ۴۷۹ پیش از میلاد) که یونانیان او را به نام مردونیوس میشناسند، داماد داریوش بزرگ و از فرماندهان سپاه ایران در نبردهای ایران و یونان در اوایل سدهٔ پنجم پیش از میلاد بود.
هزارهٔ فردوسی (یا جشن هزاره فردوسی)، مجموعهٔ آیینهایی بود که به مناسبت هزارمین سال میلاد فردوسی در سال ۱۳۱۳ خورشیدی در تهران، طوس و دیگر شهرهای ایران برگزار شد. در کنگرهٔ هزارهٔ فردوسی که نخستین اجتماع بزرگ علمی در ایران بود، ۴۰ تن از ایرانشناسان برجسته از ۱۷ کشور و ۴۰ تن از دانشمندان و ادیبان ایرانی شرکت داشتند. به مدت ۵ روز از ۱۲ تا ۱۶ مهر ۱۳۱۳ سخنرانیهایی در تالار دارالفنون در تهران ایراد گردید و تعدادی از آنها در کتاب هزارهٔ فردوسی به چاپ رسید. جشن هزارهٔ فردوسی به سال ۱۳۱۳ یکی از رویدادهای مهم فرهنگی قرن، و مهمترین کنگرهٔ علمی بود که در ایران معاصر برگزار شد
بعد از حمله ی اعراب به ایران، عربی از مرد پارسی پرسید: چرا زنان شما حجاب ندارند؟! مرد پارسی گفت: حجاب زنان ما پلک چشمان مردان ماست.
رضاشاه برای سامان اداری و اقتصادی کشور، چه در جایگاه پادشاه و چه در جایگاه نخست وزیر و وزیر جنگ، کارهایی کرد که برخی از آنها عبارتاند از:
دستور به سر گذاشتن کلاه پهلوی به جای دستار و عمامه به همهی مردم در سال ۱۳۰۳ خورشیدی (در پست نخست وزیری)
آنچه را گذشته است فراموش کن و بدانچه نرسیده است رنج و اندوه مبر
قبل از جواب دادن فکر کن
هیچکس را تمسخر مکن
نه به راست و نه به دروغ قسم مخور
به شرر و دشمنی کسی راضی مشو
یه روز یه ترکه تفنگ دستش می گیره میاد به پایتخت تا کشور رو از استبداد نجات بده به خاطر من و تو ، اسمش ستارخان بود .
یه روز یه لره با لشکر کمی که داشت رفت به جنگ اسکندر وقتی همه سربازاش کشته شدند باز هم تک نفره جنگید تا برای ایران بمیرد ، اسمش آریو برزن بود .
یه روز یه رشتی به خاطر غیرتش به وطن با دوستاش رفت به جنگ شوروی تا به ناموس من و تو توهین نشه ، اسمش میرزا کوچک خان جنگلی بود .
یه روز یه اصفهانی دید پرتغالی ها دارن تو کشورش قلعه میسازند رفت با هاشون جنگید تا ذره ای از خاک ایران کم نشه ، اسمش شاه عباس اول بود .
یه روز یه قزوینی دید عراق به خاک کشور وارد شده به خاطر این که به من و تو سخت نگزره رفت به جنگ و کشته شد ، اسمش عباس بابایی بود .
بعد ما ... )-:
چو بخت عرب بر عجم تيره گشت همه روز ايرانيان تيره گشت
جهان را دگرگونه شد رسم و راه تو گويي نتابد دگر مهرو ماه
ز مي نشنه و نعمه از چنگ رفت ز گل عطر و معني ز فرهنگ رفت
ادب خوار گشت و هنر شد وبال به بستند انديشه را پر و بال
جهان پر شد از خوي اهريمني زبان مهر ورزيده و دل دشمني
كنون بي غمان را چه حاجت بمي كران را چه سودي ز آواي ني
كه در بزم اين هرزه گردان خام گناه است در گردش آريم جام
بجايي كه خشكيده باشد گياه هدر دادن آب باشد گناه
چو با تخت منبر برابر شود همه نام ابوبكر و عمر شود
ز شير شتر خوردن و سوسمار عرب را بجايي رسيده ست كار
كه تاج كياني كند آرزو تفو بر تو اي چرخ گردون تفو
دريغ است ايران كه ويران شود كنام پلنگان و شيران شود