Template By: NazTarin.Com
فال حافظ
قالب های نازترین
به نام اهورا مزدا
تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان هرگز نخواب کوروش و آدرس kooroshpedia.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.
با تشکر
مانی پیامبر، در سال ۲۱۶م در نزدیکی تیسفون به دنیا آمد و پیامآور آیین مانی بود.
او از سوی برادران شاپور یکم پشتیبانی شد و شاپور به او اجازه تبلیغ دینش را داد. اما مورد خشم موبدانزردشتی دربار ساسانی قرار گرفت و سرانجام در زمان بهرام دوم کشته شد.
مانی، از پدر و مادر ایرانی منسوب به بزرگان اشکانی در نزدیکی بابل در میانرودان (بخشی از عراق کنونی) که در آن زمان بخشی از شاهنشاهی ساسانی بود، در (۲۷۶ - ۲۱۰) پس از میلاد مسیح، زاده شد. او واعظ مذهبی و بنیانگذار آیینی شد که زمانی دراز در سرزمینهایی از چین تا اروپا پیروان فراوانی داشت ولی بیش از ششصد سال است که منسوخ شدهاست.
مانی رتبه شماره ۸۳ در سیاهه موثرترین اشخاص تاریخ، ردهبندی شده توسط مایکل اچ هارت را دارد.[۱]
پدر مانی، به نام فاتک یا پاتیگ، از همدان و مادر وی از خاندان کامسراگان با خویشاوندی با دودمان پادشاهی اشکانیانپارتی بود. برخورد نخستین مانی با ادیان و فرقههای دینی گنوسی رایج در بین النهرین ناشی از گرویدن پدرش به آنها بود. چرا که جذب آنان شده و به میانرودان نقل مکان کرده بود. زمانیکه مانی شش ساله بود، پدرش ترک همسر کرد و به همراه فرزندش زندگی در میان الخسائیه (گنوسیان) را آغاز کرد، چرا که دوری گزیدن از زن و شراب و گوشت بخشی از باورها و وظایف دینی بسیاری از فرقههای گنوسی بود. بنابراین کودکی مانی در میان گنوسیان سپری گشت و آموزههای کودکی او متأثر از باورهای آنان شد، همچنانکه بعدها دین خودش نیز متأثر از باورهای گنوسی بود. او در نوجوانی ادعا کرد که به او وحی شدهاست و او فارقلیط، موعود عهد جدید است و واپسین فرستاده و پایان پیامبران، که فرمانروایی آدم را با هدایت الهی به سرحد نهایت میرساند، که در بر گیرنده کسانی چون شیث، نوح، ابراهیم، سام پسر نوح، نیکوتئوس، خنوخ، زرتشت، هرمس، افلاطون، بودا و عیسی است.
مانی کودکی با استعدادهای ویژه بود که سرشت تصوف گون را از پدر به ارث برده بود. گفته میشود که شخصی فراطبیعی با وی ارتباط برقرار کرده بودهاست. او سفرهای دور و درازی به ایران، هندوستان باختری و شمال خاوری ایران کرد و به تبلیغ دینش پرداخت. پس از چهل سال سفر به همراه یاران خود به پارس بازگشت و پیروز برادر شاپور شاه را به آیین خود درآورد. مانی تحت تأثیر ماندایی یا منداییگران، موعظههای خود را در سالهای جوانی آغاز کرد. بنابر زندگینامههای بیرونی که در دانشنامه سده ۱۰ام: الفهرستابن ندیم نگهداری میشود، در دوران جوانی خود، مانی از روحی که بعدها سیزیگس یا همزاد نامیده شده، وحی دریافت کرده بود و به او حقایق الهی دیانت را آموخته بود. در این دوره گروههای بسیار موجود به ویژه مسیحیان و زرتشتیان برای قدرت اجتماعی-سیاسی قویتر با هم در حال رقابت بودند. مانی همچنین از کتابهای مقدسی چون پوران و کورال نیز پیروی کرد.
گرچه پیروان آیین مانی کمتر از زرتشتیان بودند، برای نمونه، مانیگرایان از پشتیبانی اشخاص بلندرتبه سیاسی برخوردار شدند و به یاری شاهنشاهی ساسانی، مانی میتوانست فرستادگان فراوانی به دیگر بخشهای جهان بفرستد.
نخستین فرستاده مانی به امپراتوری کوشانیان در شمال باختری هندوستان بود (چنانچه نقشهای فراوان دینی در بامیان در توصیف اویند)، جایی که باور بر آن است که برای مدت زمانی زندگی کرده و به آموزش پراختهاست. گفته میشود که به سمت درهٔ ایندوس در هندوستان در ۲۴۰ یا ۲۴۱پس از میلاد با کشتی حرکت کردهاست و پادشاه بودایی: توران شاههندوستان را به آیین خود درآوردهاست. در آن زمان است که به نظر میرسد اثرات گوناگونی از بوداییگری به مانویگری سرایت کردهاست :"نفوذ بوداییگری بر ساخت اندیشه دینی مانی قابل توجه است. حلول ارواح، باور مانیگران شد و ساختار چهار جانبهٔ اجتماع مانوی، میان راهبان مرد و زن، (گزیدگان) و پیروان غیر روحانی (نیوشندگان) که ایشان را پشتیبانی میکردند، تقسیم گردید، که به نظر میرسد این هم بر پایه سنگهای بوداییان باشد. پس از شکست در برابر بردن هواداری نسل بعدی و مرتد اعلام شدن او توسط موبدان زردشتی، گزارش شدهاست که مانی در زندان در انتظار فرمان اعدام شاهنشاه ایران، بهرام یکم، در گذشت. در حالی که در شرحهای دیگر، مرگ او را کندن پوست یا بریدن سر وی اعلام میکنند. والبته در گفتارهای میان زرتشتیان طرفدار مانی از زمان تنسر ، مانی با گذاشتن نوعی نقاشی از خود که جابجا میشد و تغییر میکرد (انیمیشن) از زندان گریخت. کرتیر برای اثبات مرگ مانی سر یکی از نگاهبان ها که شبیه مانی بود را بر تیری در گندی شاپور زد.
بخش نخستین یکی از نوشتههای مانی: "دینی که من گزیدم از دین پیشینیان به ده چیز بهتر و برتر است."[۲]
مانی که در میان پیروان فرقههای گنوسی بابل و به دور از مادر پرورش یافته بود زبان دینی ایشان یعنی سریانی را کاملا میدانست.او به دنبال دینآوری آٍار بسیار زیادی را به رشته تحریر در آورد که عمدتا به زبان سریانی بودند.بعدها این آثار به دیگر زبانهای منطقه نیز ترجمه شد.همچنین مانی یک اثر بنام شاپورگان به زبان فارسی میانه و یک کتاب نقاشی بدون متن و شرح بنام ارژنگ داشتهاست.آثار مانی به شرح زیر است:
نام فارسی میانه این اثر اونگلیون (ewangelyon) است. در منابع عربی از آن با عنوان انجیل یاد شده است. بیرونی در آثار الباقیه می نویسد که کتاب انجیل دارای بیست و دو فصل است که هر فصلی از آن با یکی از حروف آرامی به ترتیب ابجدی شروع می شود. یعقوبی مورخ اسلامی در این مورد می نویسد که کتاب انجیل «نماز و آنچه برای نجات روح باید انجام داد» نوشته شده است.[۳]
ابن ندیم از آن به عنوان «سفرالاحیا» و بیرونی و یعقوبی آن را «کنزالاحیا» یاد کرده اند. در متون پارسی میانه مانوی عنوان آن نیان زندگی به معنی گنج زندگانی است. در این کتاب مانی به توصیف نور و ظلمت و چگونگی پیدایش آنان و جداسازی این دوازدهم پرداخته است و کارهای پست را به تاریکی و کارهای نیک را به روشنی نسبت می دهد.[۴]
نامه های از مانی به شخصیت های گوناگون در دست است که در متون اسلامی و از آن جمله ابن ندیم نیز به آن اشاره کرده است. اصل این نامه ها در متون گوناگون پارسی و عربی و سغدی به جای مانده است. متن این نامه ها دربر گیرنده مواعظ و اندرز و سخنان حکیمانه از مانی است و بسیار کوتاه و جذاب نوشته شده است. ابن ندیم فهرست از عنوان های ۷۷ نامه مانی را به رهبران جوامع مانوی در شهرهای گوناگون آورده است.[۵]
ابن ندیم نام این کتاب را سفرالاسرا ثبت کرده است. از فصول کتاب که ابن ندیم آن را نقل کرده است بر می آید که درباره پیامبران پیشین بحث شده است. مسعودی از آن با عنوان «سفرالاسفار» یا «سفرالاسرار» یاد کرده است. بیرونی در کتاب تحقیق ماللهند مطالبی از آن درباره تناسخ نقل کرده است و با توجه به اینکه مسعودی نیز از «دیصانیه» در این نوشته یاد کرده است می توان نتیجه گرفت که متن کتاب رازها پیرامون اندیشه های دینی پیشینیان بوده است. و برای بررسی تاریخ ادیان می توان مورد استفاده قرار گیرد.[۶]
مانی این کتاب را به نام شاپور ساسانی پرداخته و نوشته است و در آن مطالب مربوط به مبدا و معاد را نوشته است. از درونمایه کتاب های گوناگون که درباره کتاب شاپورگان نوشته اند برمی آید که این کتاب مشتمل بر مطالبی در شرح زندگی مانی، چگونگی نزول وحی بر او، اصول عقاید، تکوین جهانی و سرانجام آن بوده است. کتاب شاپورگان در سده سوم به زبان فارسی میانه نوشته شده است و از معدود نوشته های مانی است که به غیر از زبان آرامی نوشته شده است.[۷]
یکی از کتاب های پرآوازه مانی که به صورت نقاشی بوده است ارژنگ نام دارد. در زبان پارتی از آن به عنوان «آردهَنگ» یاد شده است و در پارسی «ارتنگ» نیز آمده است. این اثر شامل نقاشیهایی بوده است که به وسیله آن دو جهان روشنی و تاریکی و ساخت جهان کنونی به نمایش درآمده بود. این متن تا سده پنجم هجری وجود داشته است.[۸]
در آغاز قرن بیستم نوشتههای بسیاری از پیروان مانی در پرستشگاههای مانوی (مانستانهای) مدفون در شنزارهای تورفان در چین پیدا شد که بخش بزرگی از آنها در انستیتوی خاورشناسی برلین نگهداری میشوند. بخشهایی از این دستنوشتهها خوانده شدهاست و تلاش برای خواندن بقیه آنها همچنان ادامه دارد. آنها به زبانهای گوناگون و به خط مانوی که از نوآوریهای خود مانی بودهاست، نوشته شدهاند. بیشتر این نوشتهها به زبان فارسی میانه (پهلوی) و پهلوانیگ (پهلوی اشکانی) هستند. برگردانهایی قبطی از مصر و ترجمههایی یونانی نیز از کتابهای مانی بر جای ماندهاست. تا در سال ۱۹۶۹ در مصر شمالی یک دستنوشته خطّی کهن یونانی متعلق به ۴۰۰پس از میلاد پیدا شد و امروزه «نسخه مانی کلن» نامیده میشود چرا که در دانشگاه کلن نگهداری میشود. این نوشته، بازگویی زندگانی مانی و نمو روحانی به همراه آگاهیهایی دربارهٔ آموزههای دینی مانی و دربرگیرنده بخشهایی از انجیل زندهٔ او و نامهٔ او به ادسا میباشد. مانی خود را ناجی و حواری عیسی مسیح معرفی میکرد. در پاپیروس قبطی مانیگری قرن چهارم، مانی به عنوان فارقلیط - روح القدس و عیسای نوین شناخته میشود.
این دین تا سده ۱۴ میلادی زنده بود و سپس پیروان خود را زیر فشارهای گوناگون سیاسی و دینی از دست داد.
...
نظرات شما عزیزان: